بازدیدها: 12
تهدیدات علیه جمهوری اسلامی ایران را میتوان در دو نوع تهدید سختافزاری و نرمافزاری تقسیمبندی کرد. اولویت قائل شدن برای هر کدام از این تهدیدات، راهبرد امنیتی متفاوتی را در برابر تصمیمگیران قرار میدهد. در این پژوهش پس از شناسایی مفهوم جنگ نرم، جایگاه، کاربرد و مصادیق آن در روابط بینالملل و بهکارگیری آن توسط قدرتهای بزرگ از جمله امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، این فرضیه به اثبات رسید که راهبرد دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی مبتنی بر اقدامات غیرنظامی و تهدید نرم در کنار تهدید به اقدام نظامی است. هدف اصلی دشمن از چنین اقداماتی تضعیف حاکمیت ایران و افزایش هزینههای نظامی و امنیتی کشور است.
همگان قدرت سخت را میشناسند. قدرت نظامی و اقتصادی، اغلب دیگران را وادار میکند موضع خود را تغییر دهند. قدرت سخت، مبتنی بر تشویق(هویج) یا تهدید(چماق) است. اما میتوان نتایجی را بدون تهدید یا پاداش عینی به دست آورد. از شیوۀ غیرمستقیم در دستیابی به خواستهها و آمال، به چهرۀ دوم قدرت یاد میشود. هر کشوری میخواهد مقاصد و نتایجی را در سیاست بینالملل به دست آورد و ممکن است کشورهای دیگر نیز تمایل یابند که از آن پیروی کنند، ارزشهایش را بپذیرند، از الگوی آن تقلید کنند و آرزوی سطح رفاه و آسایش آن را کنند. به این معنا، جذب دیگران مهم است و لزوماً برای تغییر آنان، نیاز به تهدید با اقدامات اجباری و اعمال زور نیست. قدرت نرم که با ترغیب به جای اجبار دیگران، آنها را به خواستن نتایج مورد نظر، متمایل میسازد تا مخاطبان را جذب نماید، بنمایۀ مفهوم جنگ نرم را بیان میکند.
گروهی، جنگ نرم را پدیدهای بسیار قدیمی میدانند. اینان بر این باورند که بروز و ظهور پدیده جنگ نرم، همزاد شکلگیریِ زندگی اجتماعی انسان و حکومتهاست. ملتون و همکارانش در این گروه جای میگیرند. به گمان ملتون و همکارانش، سران حکومتها از دیرباز در پی آن بودهاند تا با بهرهگیری از سازوکارهای غیرنظامی(غیرسخت)، قدرت رقبا و دشمنان خویش را محدود سازند و ارادۀ خویش را بر آنان تحمیل کنند. آنها در تأیید ادعای خویش از شواهدی متنوع از جمله کتاب”هنر جنگ” سن تزو ، راهبردپرداز چینی یاد میکنند.